زبان و ادبیات عربی... هناک دائماً مَن هُو أتعَسُ مِنک، فأبتسم...
| ||
|
هزارويك شب محصولِ نوعي در هم آميزي يا سازگاري آفرينشگري دور و دراز ادبي است كه پژواك فرهنگهاي گوناگون در آن شنيده ميشود؛ در واقع نمونه اعلاي نظرية ادبي «بينامتني» يا «بينامتنيت» است كه از رابطة ميان متنهاي گوناگون پديد آمده است. نگارنده شخصاً با آن گروه از پژوهشگران كه در انتساب هزار و يك شب به ملت يا فرهنگ خاصي، جانب افراط و تعصب را ميگيرند توافقي ندارد. اصالت متن كدام هزارويك شب؟ اگر منظور هزار افسان پهلوي است، كه مسعودي و ابننديم به آن اشاره كردهاند و آن را منبع اصلي الف ليلۀ و ليلۀ عربي دانستهاند، متأسفانه چنين متني طعمه گزند روزگار شده است. قرايني در دست است كه همان متن «هزار افسان» پارسي نيز از برخي قصههاي هندي الهام گرفته بوده است. هم چنين ميدانيم كه در قرون ميانه، پس از ترجمة الف ليلۀ و ليلۀ در دورة خلفاي عباسي، به مرور از منابع عربي و اسلامي و يهودي و يوناني به حجم نخستين كتاب افزوده ميشود، و در ترجمههاي فرانسوي و انگليسي و آلماني هزار و يك شب نيز روندِ اين تأثير پذيري، يا تأثير گذاري، دامنة گستردهتري پيدا ميكند. بنابراين سخن گفتن از يك هويت مستقل و «اصيل» دربارة هزار و يك شب نميتواند چندان معناي محصلي داشته باشد. من گمان ميكنم كه اهميت قصههاي شهرزاد نه در اصالت و يكپارچگي آنها بلکه در همان درهمآميزي و سازگاري فرهنگي و تاريخي است كه باعث شده است به قصههاي شهرزاد، در مقام مادربزرگ قصهگوي ما، هم چون يك «ما يملك همگاني» نگريسته شود. سخن اين است كه ما در هزار و يك شب نبايد در پي اثبات «تاريخيّت» حوادث و امور و آدمها و سنخها باشيم، يا از قصّهها، توقع هستي شناسي تاريخي داشته باشيم. در قصههاي هزار و يك شب، به رغم وجود پارهاي از قرينهها و نشانههاي تاريخي، ناموزونيهاي تاريخي بسياري ديده ميشود كه آن را بايد محصول تخيل رنگينِ خالقانِ قصهها بدانيم. ارزش اين قصهها، قطع نظر از وابستگي يا گسستِ آنها نسبت به واقعيتهاي تاريخي، در وضع ادبي يا «ادبيّت» آنهاست. اشتباه بزرگ آن پژوهشگران اين است كه هزار و يك شب را نه در حوزه ادبيات، بلكه در حوزه تاريخ مورد ارزيابي قرار ميدهند و افق جغرافيايي مفاهيم قصّهها را نيز بسيار محدود در نظر ميگيرند. شهرزاد مادر بزرگ تمام قصّه گويان جهان است.. در واقع فکر میکنم فرهنگ های منطقه بهترين داستان های خود را بر زبان شهرزاد گذاشته و در هزار و يک شب روايت کرده اند. هزار و يک شب به تنهايی يک «ادبيات گسترده» است؛ نوعی دايرة المعارف قصّه است، به همين جهت جنبه های تفسير شناختی آن همواره تازه است.
نظرات شما عزیزان: شیوا دندی
![]() ساعت21:49---18 مرداد 1391
سلام استاد بابت نمرات این ترم ازتون ممنونم
پاسخ:موید باشید |
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |